پیام رهبر معظم انقلاب به مناسبت میلاد مسیح
داستانی کوتاه وجالب ازحضرت عیسی(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
عید میلاد حضرت عیسی مسیح، پیامبر برگزیده خدا، را به هم میهنان مسیحی و همه مسیحیان و مسلمانان تبریک می گویم.
آن کلمه خدا، در دوران گمراهی و جهل و بی عدالتی و بی اعتنایی به ارزش انسان، پرچم هدایت و نجات انسان ها را بر دوش گرفت و با قدرت های ستمگر زر و زور به ستیزه برخاست و به بسط عدل و رحمت و توحید همت گماشت.
امروز مؤمنانْ به آ ن پیامبر بزرگ، یعنی مسیحیان و مسلمانان، برای استقرار نظم شایسته جهانی، باید به تعالیم و راه پیامبران روی آ ورند و فضایل انسانی را بر طبق آموزش آن معلمان بشریت گسترش دهند.
قدرت های ستمگر عالم، به خصوص در صد سال اخیر، بر حذف معنویت و ارزش های والای انسانی در زندگی جوامع بشری پای فشرده اند و نتیجه آن، گسترش فسادهای اخلاقی و اعتیاد و بی بندو باری و ویرانی بنیان خانواده و نیز رشد استثمار و افزایش فاصله میان ملت های فقیر و غنی و دوری روزافزون از عدالت اجتماعی و بی اعتنایی به کرامت انسان و تولید سلاح های مرگ بار و افزایش کشتارهای دسته جمعی گردیده است. علم نیز مانند انسان، قربانی حذف معنویت و بی اعتنایی به ارزش های دینی شده است.
اگر حضرت مسیح علیه السلام امروز در میان ما می بود، لحظه ای را برای مبارزه با سردمداران نظام ظلم و استکبار جهانی از دست نمی داد و گرسنگی و سرگردانی میلیاردها انسانی را که به وسیله قدرت های بزرگ، استثمار، و به جنگ و فساد و ستیزه جویی سوق داده می شوند، تحمل نمی کرد.
این جانب امیدوارم که با بیداری جوامع بشری و تلاش صادقانه پرچم داران معرفت دینی و برانگیخته شدن وجدان های خفته، بشریت، قرن روی آوردن به معنویت و ارزش های دینی را در پیش داشته باشد، و جهان چنان که محو حکومت های مارکسیستی را به چشم دید، فروریختن همه بنیان های استکباری و ظالمانه را شاهد باشد.
و السلام علی عباد الله الصالحین»
پیام رهبر معظم انقلاب به مناسبت میلاد مسیح، تاریخ 17/10/70
|
داستانی کوتاه وجالب ازحضرت عیسی(ع) |
... |
حضرت عیسی بن مریم علیه السلام با جمعی در جائی نشسته بود، مردی هیزم شکن از آن راه با خوشحالی و خوردن نان می گذشت،
حضرت عیسی علیه السلام به اطرافیان خود فرمود: شما تعجب ندارید از این که این مرد بیش از یک ساعت زنده نیست،
:oops:ولی آخر همان روز آن مرد را دیدند که با بسته ای هیزم می آید تعجب کردند و از حضرت علت نمردن او را پرسیدند. او بعد از احوالپرسی از مرد هیزم شکن، فرمود:
هیزمت را باز کن، وقتی که باز کرد مار سیاهی را در لای هیزم او دید، حضرت علیه السلام فرمود: این مار باید این مرد را بکشد ولی تو چه کردی که از این خطر عظیم نجات یافتی؟