پردیس شهید باهنر کرمان

منظور از غلمان چیست؟

پرسش:
منظور از غلمان چیست و در بهشت چه وظیفه ای دارد؟ غلمان برای مردان است یا برای زنان؟ همسران بهشتی چگونه و چند تا هستند؟ چگونه بهشتیان هم همسر بهشتی دارند و هم حورالعین؟

پاسخ:
با سلام و درود
ـ در ابتدا برخی آیات مرتبط، آورده می شوند:
«وَ یَطُوفُ عَلَیْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَکْنُونٌ»؛ و پیوسته بر گردشان نوجوانانى براى (خدمت) آنان گردش مى ‏کنند که همچون مرواریدهاى درون صدفند.(1)
«یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُون‏»؛ نوجوانانى جاودان (در شکوه و طراوت) پیوسته گرداگرد آنان مى ‏گردند.(2)
«وَ یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَیْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً مَنْثُورا»؛ و بر گردشان (براى پذیرایى) نوجوانانى جاودانى مى ‏گردند که هر گاه آنها را ببینى گمان مى‏ کنى مروارید پراکنده ‏اند.(3)
ـ نگاه لغوی:
مراد از «وِلدان» خدمتکاران بهشتند، خدمتکارانی که همه تازه جوانند.(4)
«غِلمان» جمع غلام است و مراد از آن، خدمتکاران بهشتى است، چنان که در آیه (5) اشاره شده است.(6)
ـ بیان تفسیری:
اجمالا خداوند براى اهل بهشت، سه دسته را قرار داده است:
یک دسته که ملائکه و خزانه داران بهشت هستند که در روایت هم آمده: «الملائکة خُدامُ شیعتِنا»؛ ملائکه ای که خادم شیعیان ما هستند.
یک دسته که حورالعین هستند و به ازدواج بهشتیان در می آیند: «وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِینٍ»
و یک دسته هم غلمان هستند که به خدمت گرفته می شوند. این که می فرماید «وَ یَطُوفُ عَلَیْهِمْ غِلْمانٌ» کنایه از این است که حاضر به خدمت و آماده انجام وظیفه هستند.(7)
در روایتی آمده: «و سئل النّبی صلّى اللَّه علیه و آله: هذا الخادم فکیف المخدوم؟ فقال صلّى اللَّه علیه و آله: و الذى نفسى بیده ان فضل المخدوم على الخادم کفضل القمر لیلة البدر على سائر الکواکب»؛ از پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله سؤال شد: خادمان بهشت چنین [زیبا مانند مروارید و ...] ‏اند، پس کسانى که خدمت مى ‏شوند چگونه ‏اند؟ پیامبر فرمودند: سوگند به خدایى که جانم در قبضه قدرت اوست، برترى خدمت شده در بهشت بر خادمان، مانند برترى ماه شب چهارده بر دیگر ستارگان است.(8)
ممکن است پرسیده شود این غلمان (غلامان) کیانند؟ که در جواب می توان گفت برخی آن ها را فرزندان اهل دنیا می دانند که حسناتى ندارند تا پاداش داده شوند، و گناهى هم ندارند تا کیفر شوند. این مطلب در روایتی از امام علی (علیه السام) آمده است. هم چنین از پیامبر (صلّى اللَّه علیه و آله) نیز در باره فرزندان مشرکان [که قبل از تکلیف مرده اند] سؤال شد، حضرت فرمودند آن ها خادمان اهل بهشتند.(9)
بنابر این؛ غلمان، خدمتکاران در بهشت هستند و اختصاص به گروه خاصی هم ندارند بلکه برای همه بهشتیان اعم از زن و مرد، خدمت انجام می دهند.
ـ همسران بهشتی:
خداوند متعال می فرماید: «وَ لَهُمْ فیها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ»؛ برای بهشتیان در آن جا همسرانی پاک و پاکیزه است(10)؛ ظاهرا این تعبیر اختصاص به زنان مؤمنه و یا مردان مؤمن ندارد، و همه را شامل است. گرچه خطاب به صورت جمع مذکر آمده است، ولی هم شامل مردان می شود و هم زنان، و فرقی بین مذکر و مونث بودن نیست. در زبان عربی تنها در صورتی کلمه مذکر ـ حال ضمیر باشد یا اسم ظاهر ـ اختصاص را می رساند که به همراه کلمه مؤنث آورده شود و یا قرینه دیگری در کلام وجود داشته باشد. در غیر این صورت، مذکر و مؤنث را شامل است.
مطلب دیگر این که مراد از "حورالعین" در قرآن کریم ـ بنا بر آن چه که مفسران گفته اند ـ همسران بهشتی هستند. "حور" جمع "حوراء" به گفته بسیاری از ارباب لغت و مفسران به معنی کسی است که سیاهی چشمش کاملاً سیاه، و سفیدیش کاملاً شفاف و سفید و درخشنده است؛ و این نهایت زیبایی در چشمان است. اما واژه "عین" در اصل به معنی درشت چشم است، و به زن یا مردی که دارای چشمان درشت و جذاب و زیبا باشند اطلاق می شود.
نکته قابل توجه این که گر چه برخی حورالعین را مخصوص مردان دانسته اند، ولی بعضی از مفسران معتقدند که هم واژه "حور" و هم واژه "عین" بر مذکر و مؤنث هر دو قابل اطلاق است؛ و لذا به نظر بعضی از مفسران، همه همسران بهشتی را شامل می شود، همسران زن برای مردان با ایمان، و همسران مرد برای زنان مؤمنه.(11)
برخی از مفسران گفته اند که گرچه مراد از "ازواج مطهرة" می تواند حورالعین باشد، ولی مناسب تر است که مراد از ازواج را همسرانی از جنس انسان بدانیم، چرا که متبادر از ازواج، آن است که زوجین از یک جنس باشند. افزون بر این که حوری بهشتی و یا غلمان، هیچ گاه به درجه و رتبه زن و مرد بهشتی نمی رسند یعنی ارزش همسری از نوع انسان، بسیار درجه اش از حوری و غلمان بیشتر و بالاتر است، و آن ها در یک رتبه نیستند.
آیه دیگر قرآن شاید آشکارتر در این معنا باشد: «ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُکُمْ تُحْبَرُون‏»؛ شما و همسرانتان در نهایت شادمانی وارد بهشت شوید(12)؛ و یا «هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ فی‏ ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِکِ مُتَّکِؤُن‏»؛ آن ها و همسرانشان در سایه های قصرها و درختان بهشتی بر تختها تکیه زده اند(13). این آیات نشان می دهند که انسان های مؤمن با همسران خود و یا مؤمنین و مؤمناتی از جنس انسان در بهشت محشور هستند.
قرآن کریم می فرماید همسران مردان بهشتی، همین همسران دنیوی هستند که در آخرت نیز مراتب همسانی دارند:
«رَبَّنَا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتىِ وَعَدتَّهُمْ وَ مَن صَلَحَ مِنْ ءَابَائهِمْ وَ أَزْوَاجِهِمْ وَ ذُرِّیَّتِهِمْ إِنَّکَ أَنتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیم‏»؛ پروردگارا! آنها را در باغهاى جاویدان بهشت که به آنها وعده فرموده‏اى وارد کن، همچنین از پدران و همسران و فرزندانشان هر کدام که صالح بودند، که تو توانا و حکیمى.(14)
«جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونهَا وَ مَن صَلَحَ مِنْ ءَابَائهِمْ وَ أَزْوَاجِهِمْ وَ ذُرِّیَّاتهِمْ وَ الْمَلَئکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیهِم مِّن کلُ‏ِّ بَاب‏»؛ (15) باغهاى جاویدان بهشتى که وارد آن مى ‏شوند و همچنین پدران و همسران و فرزندان صالح آنها و فرشتگان از هر درى بر آنان وارد مى ‏گردند.(16)
البته از حوریان بهشتی نیز به عنوان همسران بهشتی و قرین و همراه بهشتیان، نام برده شده است: «وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِینٍ»؛ و بهشتیان را با «حور العین» تزویج مى ‏کنیم.(17)
علامه طباطبایی می گوید: از ظاهر کلام خداى تعالى بر مى ‏آید، که حورالعین غیر زنان دنیایند، که آنان نیز داخل بهشت مى‏ شوند.(18)
ایشان در جای دیگر می آورد: منظور از "تزویج" قرین شدن دو نفر با همند. و معناى جمله این است که: ما ایشان را قرین حورالعین کردیم، نه این که میان آنان عقد زناشویى برقرار ساختیم، چرا که تزویج را با حرف "باء" (بحورالعین) متعدى کرده و اگر منظور از تزویج نکاح به عقد بود احتیاج به حرف باء نبود.(19)
علامه طباطبایی (ره) در مورد ازدواج در بهشت می گوید: مراد از تزویج اهل بهشت با حوریان این است که قرین حوریان هستند، چون این تزویج به معناى ازدواج اصطلاحى نیست، بلکه مراد از زوج، معناى قرین است، که معناى اصلى لغوى آن است.(20)
البته برخی نظری دیگر دارند. می گویند نباید دچار افراط و تفریط شویم. نه این که بگوییم «حورالعین» شامل مذکر و مونث می شود و زنان بهشتی هم با غلمان ازدواج می کنند، و نه این که بگوییم که حتی مردان هم با حوریان بهشتی ازدواج نمی کنند. بلکه بایستی بگوییم "تزویج" اعم از ازدواج و قرین بودن است.(21)
ـ بهشت و انتخاب همسر:
اجباری در انتخاب همسر نیست و به اختیار خود شخص است. در روایت آمده:
"أَخْبِرْنِی عَنِ الْمُؤْمِنِ تَکُونُ لَهُ امْرَأَةٌ مُؤْمِنَةٌ یَدْخُلَانِ الْجَنَّةَ یَتَزَوَّجُ أَحَدُهُمَا بِالْآخَرِ فَقَالَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ إِنَّ اللَّهَ حَکَمٌ عَدْلٌ إِنْ کَانَ هُوَ أَفْضَلُ مِنْهَا خَیَّرَ هُوَ فَإِنْ اخْتَارَهَا کَانَتْ مِنْ أَزْوَاجِهِ وَ إِنْ کَانَتْ هِیَ خَیْراً مِنْهَا خَیَّرَهَا فَإِنِ اخْتَارَتْهُ کَانَ زَوْجاً لَها"؛ از امام صادق (علیه السلام) سؤال شد: آیا زن و شوهر مؤمن که وارد بهشت می شوند، با هم ازدواج می کنند؟ حضرت فرمودند: خداوند عادل است. اگر مرد از زنش افضل باشد، اختیار با مرد است که زنش را بپذیرد یا نه. اگر پذیرفت، یکی از زنانش می شود. اگر زن از شوهرش افضل باشد، اختیار با او است. اگر همسرش را پذیرفت. همان شوهرش می شود.(22)
حتی اگر کسی در دنیا چند همسر داشته، در بهشت، بهترین را به اختیار خود انتخاب می کند: "قَالَتْ أُمُّ سَلَمَةَ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَیْهِ لِرَسُولِ اللَّهِ (ص) بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی الْمَرْأَةُ یَکُونُ لَهَا زَوْجَانِ فَیَمُوتُونَ وَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ لِأَیِّهِمَا تَکُونُ فَقَالَ (ص) یَا أُمَّ سَلَمَةَ تَخَیَّرْ أَحْسَنَهُمَا خُلُقاً وَ خَیْرَهُمَا لِأَهْلِهِ یَا أُمَّ سَلَمَةَ إِنَّ حُسْنَ الْخُلُقِ ذَهَبَ بِخَیْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة"؛ امام باقر علیه السلام فرمودند: ام سلمه ـ همسر پیامبر ـ به رسول خدا (صلی الله علیه وآله) عرض کرد: پدر و مادرم فدایت! گاهی زنی در دنیا دو شوهر می کند و هر سه اهل بهشت می شوند. این زن از آنِ کدام یک خواهد شد؟ حضرت فرمودند: هر کدام را که در دنیا خوش اخلاق بوده اند و رفتار خانوادگی اش بهتر بود، اختیار می کند. ای ام سلمه! حُسن خلق خیر دنیا و آخرت را جلب می کند.(23)
نکته: در قرآن برخی از توصیفات بهشتی با خواسته های مردانه سازگار است، و متناسب با خواسته های زنانه بیان نشده است. علت این امر شاید این باشد که خداوند حکیم، امور جنسی مربوط به زنان را در پرده عفاف و ادب زایدالوصفی قرار داده است. علاوه بر قرآن، در روایات معصومین علیهم السلام نیز درباره خواسته های زنانه توصیفی نرسیده است، و این می تواند به علت همان رعایت عفت و حیا برای زنان باشد.
لازم به ذکر است این دنیای مادی و محدود است که دار تزاحم است و نمی توان بین برخی امور جمع کرد، مثلا انسان عادی نمی تواند جلو حسادتش را بگیرد و ایمانی خالی از ذره ای حسادت داشته باشد؛ ولی بهشت که محدودیت ندارد دیگر دار تزاحم نیست؛ افزون بر این که چه بسا بهشتیان در بهشت به حدی از رشد و کمال معنوی برسند که این اموری که در دنیا دچارش بوده و باعث تزاحم، در وجودش می شدند، آن جا دیگر در اثر رشد و کمال، اصلا تزاحمی بین آن ها نبیند.
بنابر این:
بهشتیان در بهشت، نعمت های متعددی دارند، از جمله همسران بهشتی، اعم از همسران از جنس انسان و یا حورالعین. البته همسران بهشتی از جنس انسان، برتر و افضل هستند از حورالعین. حوریان بهشتی هیچ گاه به درجه و رتبه زن و مرد بهشتی نمی رسند یعنی ارزش همسری از نوع انسان، بسیار درجه اش از حوریان بیشتر و بالاتر است، و آن ها در یک رتبه نیستند.
هم چنین از دیگر نعمت های بهشتی، داشتن خادم و خدمتکار است، غلامانی (غلمان) که وظیفه خدمت رسانی به بهشتیان ـ اعم از زنان و مردان ـ را بر عهده دارند.

_________
1. طور: 52/ 24.
2. واقعه: 56/ 17.
3. انسان: 76/ 19.
4. قرشی، قاموس قرآن، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج ‏7، ص 244.
5. انسان: 76/ 19.
6. قاموس قرآن، ج ‏5، ص 120.
7. طیب، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج ‏12، ص 302.
8. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج ‏9، ص 251.
9. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏9، ص 327.
10. بقره: 2/ 25.
11. ر.ک: ناصر مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج 6، ص 261.
12. زخرف: 43/70.
13. یس: 36/56.
14. غافر: 40/ 8.
15. همان.
16. رعد: 13/ 23.
17. دخان: 44/ 54.
18. طباطبایی، ترجمه المیزان، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج ‏18، ص 228.
19. ترجمه المیزان، ج ‏19، ص 16.
20. ترجمه المیزان،ج 18، ص 228.
21. أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏12، ص 101.
22. مجلسی، بحارالانوار، نرم افزار جامع الاحادیث نور، ج ۸، ص 105.
23. صدوق، أمالی، نرم افزار جامع الاحادیث نور، ص 498؛ بحارالانوار، ج 8، ص 109، ح 7.