بی تفاوتی در جامعه، آفت سبک زندگی اسلامی

برای رهایی از دام بیتفاوتی، راهکارهای زیادی قابل ارائه است؛ برخی از آنها عبارتند از:
آگاهی از ضررهای بی تفاوتی؛ اطلاع از فواید فردی و اجتماعیِ نوعدوستی؛ مطالعه زندگی اشخاص خیرخواه و نوعدوست؛ الگوسازی رفتارهای همدلانه از افراد تأثیرگذار در جامعه؛ انجام کار خوب برای دیگران؛ گرهگشایی از کار گرفتاران؛ تقویت روحیه دینی همدردی در جامعه، استفاده از رسانه در جهت ترویج مسئله همدردی اجتماعی؛ تقبیح عمومی بیتفاوتی و... .
یکی دیگر از راههای رهایی از بند بیتفاوتی، الگوبرداری از سیره عالمان دینی است که در اینجا به چند نمونه از رفتارهای خیرخواهانه و جهادگرانه علما به عنوان الگوهای کارآمد در مقابله با نارساییهای اخلاقی، اجتماعی و سیاسی جامعه اشاره میکنیم تا همگان در تعاملات فردی و اجتماعی خود به رفتار غیرتمندانه آنان تأسّی کنیم:
1. اقدامات عالِمان غیرتمند در مقابل توطئه های اقتصادی دشمنان
بازخوانی تاریخ گذشته ایران اسلامی، به خصوص تاریخ دویست ساله اخیر که تاریخ مواجهه ایران و غرب مدرن بوده است، نشان میدهد که دلسوزان این مملکت که همواره علما در رأس آن قرار داشتهاند، برای اعتلا و مجد اسلام و مسلمین و پیشرفت کشور، از هیچ تلاشی فروگذار نبودهاند.
یکی از اقدامات راهبردی عالِمان شیعه در مقابله با هجوم اقتصادی غرب، تقویت اقتصاد داخلی بوده است. مهمترین مصداق این حرکت، تأسیس «شرکت اسلامیه اصفهان» در سال 1316ق به همّت دو مجتهد بزرگ این شهر؛ یعنی مرحوم آیت الله آقانجفی اصفهانی و برادر شهیدش حاج آقا نورالله اصفهانی بود که علاوه بر سخنرانی و نگارش نامه و اعلامیههای متعدد در راستای تحریم کالاهای بیگانه و تشویق مردم به مصرف کالاهای داخلی، راه ورود کالاها و منسوجات خارجی به داخل ایران را گرفتند، به گونهای که روزنامهها و نمایندگان انگلیس، توسعه آن را سکتهای برای منافع انگلیس در تمام منطقه خلیج فارس اعلام کردند.1
این اقدام، حمایت جدی علمای مسلمان در مناطق گوناگون را به دنبال داشت و عالمان بزرگی همچون آیات عظام: آخوند خراسانی، سید محمدکاظم یزدی، میرزا حسین نجل میرزا خلیل، محمد غروی شربیانی، ملا محمدحسن مامقانی، میرزا فتحالله شیرازی اصفهانی (معروف به شریعتمدار)، میرزا محمدحسین نوری (معروف به محدث نوری) و صدر اصفهانیبه شکلهای گوناگون مثل: فتوا، اعلامیه، سخنرانی و تألیف کتاب، به حمایت از آن برخاستند.
برای نمونه، آخوند خراسانی(ره)در نامهای، از شاه خواست تا با خَلع لباس ذلّت و پوشیدن لباس عزّت و استفاده از البسه مصنوعه اسلامیه، هم به تقویت دولت و اسباب آسایش عموم مردم و پیشرفت ایران بپردازد و هم باعث شود تا ملت به مقتضای «الناسُ عَلی دینِ مُلوکِهم» شیوه وی را ادامه دهند که:
کُهَن جامه خویش پیراستن
بِه از جامه عاریت خواستن
است.2
در مجموع، حرکت جهادی حاج آقا نور الله اصفهانی در عرصه اقتصادی - که با همیاری و حمایت سایر علما و اقشار مردم همراه شد - موجب گردید برخی از مشکلات جدی کشور در عرصه اقتصادی حل شود و در عصری که دوران بیتفاوتی دولتمردان و عصر امتیازات استعماری روس و انگلیس در ایران بود، تا حدی از سلطه آنان بر کشور جلوگیری به عمل آید.
2. اعتراضات آیت الله العظمی بروجردی(ره)به رفتارهای غیراخلاقی شاه ایران
آیت الله بروجردی(ره)با همراهی و مشاوره علما از جمله امام خمینی(ره)، در قِبال رفتارهای غیراخلاقی شاه ایران و اقدامات ضداسلامی او به مخالفت و تهدیدهای تند دست زد. به عنوان مثال:پس از آنکه شاه در ایتالیا در مجلسی غیراخلاقی شرکت کرد و در همان سفر، نزد پاپ رفت و دستش را بوسید، در بازگشت، سفری به قم داشت و به سوی منزل آیت الله بروجردی(ره)روانه شد؛ ولی با در بسته مواجه گردید. آن روز آیت الله بروجردی از روی اعتراض به رفتار غیراخلاقی شاه در خارج و دیدارش با پاپ، راهی روستاهای اطراف قم شد.3
به گفته مرحوم دوّانی، شاه و سایر عوامل حکومت میدانستند که در سلوک سیاسی آیتالله بروجردی(ره)نپذیرفتن شخص و یا مأمور دولتی به خاطر اعتراضی است که به عملکرد آنان دارد. همچنان که یک بار دیگر شاه پس از کودتای 28 مرداد با زنش (ثریا) با قطار به خوزستان سفر کرد و در بازگشت، در شهر قم از راه آهن راهی حرم گردید تا به خدمت آیت الله بروجردی(ره)برسد. ایشان اجازه ملاقات نداد و به صدرالاشرف گفت: این جوان دست زنِ برهنهاش را گرفته و دور مملکت گشته، حالا میخواهد بیاید وقاحتش را گردن من بیندازد؟ خیر، او را نمیپذیرم. بگویید نیاید. شاه با سرافکندگی در حرم و اطراف گشتی زد و برگشت.4
3. اعتراضات آیت الله العظمی گلپایگانی(ره)به منکرات رژیم پهلوی
مرحوم آیت الله العظمی سیدمحمدرضا گلپایگانی(ره)پس از امام راحل(ره)از شاخصترین و پر نفوذترین مراجع انقلابی به شمار میرفت که به دلیل اعتقاد به ولایت فقیه، در بسیاری از امور سیاسی ورود پیدا میکرد. ایشان علاوه بر همراهی با قیامهای سالهای آغازین دهه چهل، در تحولات پس از سالهای 1354ش به صورت فعال شرکت داشت.
ایشان با توجه به شرایط و مراتب امر به معروف و نهی از منکر، در مواجهه با اقدامات رژیم پهلوی از دهه چهل که با تصویب انجمنهای ایالتی و ولایتی آغاز شد و تا سال 1343ش ادامه داشت و نیز در ایام تبعید امام تا شروع مبارزات جدی در سال 1356ش، در قالب نامهها، تلگرافها و اعلامیههای خود، تلاش میکند ابتدا با عباراتی نصیحتگونه، منکراتی را که در برنامهها و اقدامات رژیم پهلوی بود، تذکر دهد و نیز با إعمال انزجار از اعمال رژیم، آنها را با قاطعیت محکوم کند.
به عنوان نمونه در نامهای به أزهاری (نخست وزیر)، سران ارتش، درجهداران و افسران، تذکر میدهد تا این تذکر موجب فکر صحیح و اتخاذ ترتیب مشروع و منطقی از سوی آنان شود. ایشان با بیان اینکه سلب آزادیهای فردی و اجتماعی، ایجاد اختناق، سانسور و کشتار، موجب بقای حکومت استبدادی نشده و ملت را آرام نکرده و روحانیت را از انجام وظیفه باز نخواهد داشت، با آنها اتمام حجت میکند که حفظ سلطنت، خواسته ملت و به مصلحت مملکت نبوده و مجوزی برای اقدامات خشونتبار نیست؛ زیرا مردم به چیزی جز پایان حکومت استبدادی و برقراری نظام اسلامی راضی نخواهند شد.5
پخش این تلگرام در آن شرایط خفقانآور و حاکمیت وحشت و حکومت مسلسل و گلوله، اعجاب همگان را برانگیخت و شور و شوق زیادی ایجاد کرد. با وجود مقررات شدید منع عبور و مرور، در فرصتی کوتاه اعلامیهها پخش شد. این اطلاعیه به حدی مهم بود که فرزند آیتالله گلپایگانی اظهار میدارد حاج احمدآقا خمینی(ره)در تماس تلفنی به معظم له گفته بودند که حضرت امام این اعلامیه را بالای سرشان نصب کرده و فرموده بودند: «از طرف من چندین مرتبه دست آیتالله گلپایگانی را ببوسید!»6
نمونه دیگر آنکه پس از تبعید امام خمینی(ره)، شاه در صدد بود به شهر قم آمده، با مراجع قم دیدار کند؛ اما با پاسخ قاطع و منفی آیت الله گلپایگانی(ره)مواجه میشود. در زمان تاجگذاری شاه و انتخاب پسر شاه به عنوان ولیعهد، فرستاده رژیم از وی درخواست میکند که پیام تبریک بدهد؛ ولی ایشان با عصبانیت میفرماید: خواسته شما درست مانند آن است که یزید به امام زینالعابدین(علیه السلام)بگوید: حال که پدرت امام حسین(علیه السلام)را کشتم، بیا و برای این جریان تبریک بگو! ایشان در ادامه از فرستاده شاه میخواهد که عیناً همین کلمات را به شاه برساند.7
در طول تاریخ تشیع، مرجع تقلید و عالم با نفوذی نبوده؛ مگر اینکه نابسامانیهای اجتماع را نادیده نگرفته، میلیونها بنای خیر و مؤسسات عام المنفعه اجتماعی، اقتصادی، درمانی، امدادی و... ساختهاند و انجمنها، تشکّلها و جمعیتهای خیریهای تشکیل داده و میدهند. بنیاد مسکن، کمیته امداد امام خمینی(ره)، بنیادهای 15 خرداد و 12 فروردین، بنیاد شهید و... نمونهای از آثار امام راحل(ره)در این باره به شمار میرود. با آنکه در سازمانهای رسمی نظیر هلال احمر، بهزیستی و... نیز نماینده داشتند.
____________________________________________________
پی نوشت ها:
1. ر.ک: فصلنامه تاریخ اسلام در آینه پژوهش، شماره 35، پاییز و زمستان 1392ش، مقالة«نقش علمای شیعه در حمایت از تولید ملی و کار و سرمایةایرانی در دورةقاجار»، مهدی ابوطالبی.
2. همان.
3. انقلاب اسلامی به روایت خاطره (از دوران زعامت آیتالله بروجردی(ره)تا قیام 15 خرداد)، گروه تدوین خاطرات و تاریخ شفاهی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، 1382ش، ص 151.
4. مفاخر اسلام، علی دوّانی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، 1379ش، ج12، ص292.
5. زندگینامة آیت الله العظمی گلپایگانی(ره)به روایت اسناد، محمدمهدی امامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، 1382ش، صص 573- 574.
6. همان، ص 148.
7. همان، ص 111.